شناسهٔ خبر: 66447548 - سرویس اجتماعی
نسخه قابل چاپ منبع: جوان | لینک خبر

پرونده سیاه مرد رمال ورق می‌خورد

روزنامه جوان

او گفت که این طلسم در محلی خلوت باطل می‌شود برای همین خواست وقتی در خانه تنها بودم برای باطل کردن طلسم مراجعه کند که به ناچار قبول کردم. شاکی ادامه داد: یک روز با او تماس گرفتم و خواستم به خانه‌مان بیاید. او هم ساعتی بعد خودش را رساند و بعد از کمی حرف زدن وسایل رمالی را روی میز گذاشت.

صاحب‌خبر -

جوان آنلاین: پرونده مردی رمال که متهم است بعد از فریب زنان و دختران طلا‌های آن‌ها را سرقت و آن‌ها مورد آزار قرار داده‌است، در دادگاه کیفری‌یک استان تهران بررسی می‌شود. 
آبان‌ماه سال گذشته زنی وارد پلیس آگاهی تهران شد و علیه مردی فریبکار شکایت کرد. او گفت از مدتی قبل با مشکلات زیادی مواجه شدم و هر چه تلاش می‌کردم مشکلاتم را حل کنم، فایده نداشت، به طوری که این موضوع، زندگی‌ام را با مشکلات بیشتری مواجه کرده‌بود. مدام سر این موضوع‌ها درگیر بودم تا اینکه یک روز درباره مشکلاتم با یکی از دوستانم حرف زدم. او گفت مردی رمال را می‌شناسد که می‌تواند به من کمک کند. گفت مرد رمال با نسخه‌های خودش توانسته مشکلات زیادی از مراجعانش را حل کند. با اصرار‌های دوستم قبول کردم به مرد رمال مراجعه کنم. دوستم شماره تلفن همراه مرد رمال را به من داد. بعد از آن بود که با او تماس گرفتم و درباره مشکلاتی که داشتم با او حرف زدم. مرد رمال گفت که زندگی‌ام طلسم شده‌است و باید طلسمی که در زندگی‌ام وجود دارد، باطل شود. 
او گفت که این طلسم در محلی خلوت باطل می‌شود برای همین خواست وقتی در خانه تنها بودم برای باطل کردن طلسم مراجعه کند که به ناچار قبول کردم. شاکی ادامه داد: یک روز با او تماس گرفتم و خواستم به خانه‌مان بیاید. او هم ساعتی بعد خودش را رساند و بعد از کمی حرف زدن وسایل رمالی را روی میز گذاشت. سپس خواست برایش لیوانی آب بیاورم. او لیوان را به دست گرفت و شروع به خواندن ورد کرد. ورد‌ها را به آب لیوان فوت می‌کرد. بعد از خواندن ورد‌ها لیوان را به دستم داد و خواست آب را سربکشم تا طلسم باطل شود و من آن را خوردم. همان لحظه سرم گیج رفت و از هوش رفتم. ساعتی بعد که به هوش آمدم دیدم که طلاهایم را سرقت و فرار کرده‌است. بعد از اتفاقی که افتاد، حالم بد و مشکلاتم بیشتر شد، با این حال تصمیم گرفتم که از او شکایت کنم برای همین راهی اداره پلیس شدم. 
بعد از مطرح شدن شکایت، کارآگاهان پلیس در این‌باره تحقیق کردند. در حالی که بررسی‌ها در این‌باره جریان داشت، چهار شکایت مشابه به پلیس گزارش شد. مشخصاتی که شاکیان از مرد رمال در اختیار پلیس گذاشتند با مشخصات اولین رمال مطابقت داشت، از همین‌رو مشخص شد که مرد رمال به همان شیوه در حال ارتکاب جرم است. 
یکی از شاکیان در توضیح ماجرا گفت: مدتی قبل به یک بیماری دچار شدم. هنگام راه رفتن توان راه رفتن را از دست می‌دادم و دیگر قادر به حرکت نبودم. بار‌ها به پزشک مراجعه کردم و دارو‌های زیادی هم مصرف کردم، اما فایده نداشت. در حالی که در جست‌وجوی درمان بودم، یکی از دوستانم مردی رمال را معرفی کرد و گفت که تبحر زیادی در درمان بیماری‌های ناشناخته دارد. 
او مدعی شد که مرد رمال توانسته بیماری‌های لاعلاج را درمان کند، برای همین تصمیم گرفتم به او هم مراجعه کنم. شاکی گفت: من چندبار به محل کارش رفتم و هر بار بعد از شرح بیماری‌ام نسخه‌هایی تجویز می‌کرد و گفت که در حال درمان روح من است. آخرین‌بار گفت که می‌خواهد با چاکراه درمانی درد را از بدنم خارج کند، اما... 
با مطرح شدن شکایت‌های تازه علیه مرد فریبکار کارآگاهان متهم را شناسایی و او را در مخفیگاهش بازداشت کردند. متهم وقتی مقابل شاکیان قرار گرفت، به جرائم خودش اعتراف کرد، اما گفت به زور مرتکب جرم نشده‌است. با کامل‌شدن تحقیقات پرونده در شعبه ۱۳ دادگاه کیفری یک استان تهران در نوبت رسیدگی قرار گرفت.

نظر شما