شناسهٔ خبر: 66686172 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه خراسان | لینک خبر

تحلیل روز

کویت، دیگر کویت نیست؟!

صاحب‌خبر - صابر گل عنبری -international@khorasannews.com امیر کویت طی حکمی پارلمان این کشور را منحل کرد و برخی مواد قانون اساسی را نیز به مدت 4 سال به حالت تعلیق درآورد. از زمان استقلال کویت در سال 1961 و همچنین تشکیل نخستین دولت آن در سال 1962، این سومین بار است که برخی مواد قانون اساسی این کشور تعلیق می‌شود. امیر مشعل علل این تصمیم را به «سوءاستفاده از دموکراسی برای نابودی کشور» و مداخله برخی نمایندگان در اختیارات امیر، ولیعهد و همچنین وضع شروطی فراروی تشکیل دولت دانسته است. کویت در میان شیخ‌نشین‌های خلیج‎فارس تنها کشوری است که از دیرباز از 1962 سطحی از دموکراسی را تجربه می‌کند و نظام سیاسی آن آمیخته‌ای از اقتدارگرایی امیری و دموکراسی پارلمانی است. محصول این سطح از دموکراسی شکل گیری جریانی مخالف دولت است و همین در سایه اختیارات قابل توجه مجلس امت پویایی ویژه و متفاوتی به امر سیاست در کویت بخشیده بود؛ اما در عین حال، وجود معیوب یکی از ظواهر توسعه سیاسی بدون زیرساخت‌های بنیادین آن در ساختاری اقتدارگرا که امیر حرف اول و آخر را در سیاست‌های داخلی و خارجی می‌زند، در دو سه دهه اخیر به نزاع درازدامنی با دولت‌ها منجر شد که نخست وزیران آن‌ها را شخص امیر تعیین می‌کند. در نتیجه همین نزاع میان دولت و مجلس، از زمان آزاد شدن کویت از اشغال عراق، هر دو سال یک بار انتخابات پارلمانی برگزار و 15 پارلمان هم تشکیل شده است؛ اما تنها سه پارلمان دوره قانونی چهار ساله خود را تکمیل کرده‌ و بقیه مجالس منحل شده‌اند. در نتیجه این تحولات، از سال 1962، 45 دولت در کویت تشکیل شده که 14 دولت آن از 1962 تا 1991 یعنی زمان حمله عراق بوده و 31 دولت دیگر از زمان آزادسازی آن طی سه دهه اخیر بوده و تنها از سال 2012 تاکنون 17 دولت تشکیل شده است. این رویه باعث شده که کویت در سه دهه اخیر برخلاف همتایان شیخ‌نشین خود فاقد ثبات سیاسی و اقتصادی پایداری شود. قبل از ظهور اقتصادهای مرفه امارات و قطر، کویت در رفاه و ثروتمندی در منطقه زبانزد و تمثیلی از آن بود؛ اما همین تنازع قدرت در این چند دهه چرخه توسعه اقتصادی کویت را کُند کرده و موجب تعطیلی طرح‌ها و چشم‌اندازهای توسعه اقتصادی و به تبع آن عقب ماندن این کشور از ابوظبی، دوحه و ریاض شده است. در آن سو نیز متعاقب فربه‌‌تر شدن مخالفان، انتقادات جسته گریخته و غیر مستقیم از امیر کشور پس از درگذشت شیخ صباح بیشتر شد، اما امیر نواف همچنان رواداری سیاسی و تداوم دموکراسی پارلمانی ناپایدار را ترجیح می‌داد، ولی به نظر می‌رسد که تحمل این وضعیت برای امیر مشعل که تنها پنج ماه از قدرت او می‌گذرد، دشوار بوده و راه چاره را در یکدست کردن قدرت دیده؛ سیاستی که با استقبال امارات و عربستان مواجه شد.اما این تصمیم مشعل هر چند ممکن است، ثبات سیاسی را در کویت برقرار کند و قدرت یکپارچه برآمده از آن هم احتمالا مانند دیگر قدرت‌های یکدست در شیخ‌نشین‌ها چشم‌اندازها و طرح‌های کلان اقتصادی را بهتر از گذشته پیش ببرد، اما در آن سو نیز عقب‌‌گردی از تجربه دموکراتیک ولو معیوب در کویت است که در جنوب خلیج‎فارس بی‌همتا بود و حیات سیاسی و حزبی در این کشور را تاحدودی واجد سرزندگی و پویایی خاصی ساخته بود.اگر در طول چهار سال آینده تجدیدنظری صورت نگیرد که به احیای این تجربه و رفع معایب آن کمک کند، مرگ آن، امر سیاست و نظام سیاسی کویت را فاقد همان سطح از پویایی‌‌ و سرزندگی و رواداری سیاسی در چند دهه گذشته می‌کند و همین خود می‌تواند شکل و ماهیت سیاست ورزی کویت در داخل و خارج را دستخوش تغییراتی ولو جزئی کند و از ریل میراث شیخ صباح خارج نماید.

نظر شما